قطعه ای از کتاب"داستان های کوتاه امریکای لاتین "
... دیگر دوستش نداشت. اما دیگر رنج نمی برد. برعکس، بی هیچ مقدمه احساس رضایت و آرامش سراپاش رو فراگرفته بود. هیچ چیز و هیچ کس، دیگر نمی توانست آزرده اش کند. شایـــــــــد خـــــــــوشبختی واقعی در این است که باور کنیم، خوشبختی را برای همیشه از دست داده ایم، فقط آن وقت می توانیم بی امید و هراس زندگی کنیم، فقط در آن زمان می توانیم از شادی های ناچیز که بیش از هر چیز دیگر دوام می آرند، لذت ببریم...! درخت | ماریا لوییزا بومبال | داستان های کوتاه امریکای لاتین | گردآوری: روبرتو گونسالس اچه وریا | مترجم: عبدالله کوثری ...
نویسنده :
فرگل
18:34